• Menu
  • Menu

تهرانگردی؛ مردم

در روزهایی که گذشت، یک آرزوی دیرینه‌ام را محقق کردم. “تهران” را مثل یک شهر جدیدی که هرگز ندیده‌ام، دیدم و در کوچه‌ها و خیابان‌هایش به قصد کشف کردن قدم زدم و تلاش کردم ساکن تهران بودن، تاثیری بر نگاهم نگذارد. تهران را شبیه به یک توریست دیدم و سعی کردم “ایرانی” فکر نکنم و سوژه‌هایی را ببینم که توریست‌ها را سر ذوق می‌آورد و به عکس گرفتن وا می‌دارد.

در سه چهار روزی که پیاده و با مترو و با اتوبوس و با تاکسی در محله‌های مختلف تهران چرخیدم، لحظات خوب و بد زیادی را تجربه کردم. بهبود اوضاع در برخی مسائل نسبت به سال‌های قبل حالم را خوب کرد و وخامت اوضاع در برخی مسائل دیگر نسبت به گذشته‌های دور، متاثرم کرد. گاهی از میهمان نوازی مردم کشورم دلشاد شدم و گاهی از وسعت بی‌فرهنگی بغض کردم.

گزارش این تهرانگردی را در دو یا سه بخش ارائه می‌کنم. این بخش اول تهرانگردی است که به مردم اختصاص دادم. بخش‌های بعدی را نیز به زودی روایت خواهم کرد.

توضیحات همه عکس‌های زیر “بدون شرح” است:

IMG_8211ستون‌هایی از شاهنامه و دیوان حافظ

IMG_8220بدون شرح

IMG_8225بدون شرح

IMG_8234آنقدر عمیق خیره شده بود که متوجه حضور من نبود

IMG_8246از معدود آدم‌هایی که دیدم زباله‌هایشان را در سطل انداختند!

IMG_8250الکتریکی استاد

IMG_8255شایعه‌ای در راه است؟

IMG_8269الهی به امید تو…

IMG_8285جارویی در دست زن و مردی با دستهای خالی

IMG_8314مانکن‌هایی که سال‌ها قبل باید بازنشست می‌شدند

IMG_8315گفتم لب تو را که دل من تو برده‌ای…

IMG_8321من آنجا نیستم

IMG_8343بفرما

IMG_8346دوربین را که دستم دید گفت از من هم عکس بگیر!

IMG_8363دوربین را که دستم دید، 2 بار وسط خیابان دور زد

IMG_8397کار و گپ

IMG_8406در برابر آفتاب

IMG_8422نماز اول وقت بر روی چمنی که انشاءالله پاک است

IMG_8425وضو با حضور قلب

IMG_8462حال خوب

بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات