• Menu
  • Menu

بارسلونا و سیب گاز زده

Barcelona and Apple Store

برای یک سفر کاری به بارسلونا رفتم. روزهای بسیار شلوغ و پر کاری را پشت سر گذاشتم، به نحوی که فرصت نشد حتا یک مطلب از این سفر را در طول روزهای سفر منتشر کنم. اما در این چند روزی که به تهران بازگشته‌ام، مرور یک اتفاق جالب که در این سفر رقم خورد، بارها ذهنم را به خود معطوف کرده است. عکس‌العمل بعضی از دوستانم در قبال شنیدن روایت شفاهی داستان، من را به این فکر واداشت که داستان این اتفاق را بنویسم. شاید شما بخواهید دانسته کاری که من ناخواسته انجام دادم را در یک سفر خارجی انجام دهید.

داستان سفر بارسلونا

 به گمانم روز چهارم سفر بود که فرصتی دست داد تا بعد از چند روز درگیری‌های کاری، در شهر قدمی بزنیم. با یکی از همکارانم از هتل به سمت خیابان لارامبلا (La Rambla) راه افتادیم و مسیر این خیابان را تا میدان کاتالونیا (Plaza Catalonia) طی کردیم. به میدان که رسیدیم، همکارم فروشگاه Apple را دید و گفت: “من بدم نمیاد یه سَری به این فروشگاه بزنیم. شاید من بخوام iPhone 6 بگیرم”. من هم برای تماشای دوباره محصولات نسبتا جدید اَپِل بی‌تمایل نبودم. لذا وارد فروشگاه شدیم. همکارم بعد از دیدن گوشی‌های iPhone 6 و iPhone 6 Plus به سراغ یکی از متصدیان فروشگاه رفت تا سئوالات تخصصی‌ترش را بپرسد. من اما فکری از سرم خطور کرد!

NewImage10

باید قبل از بازگو کردن ادامه ماجرا، به حدود یک سال و نیم پیش برگردم. بهار سال 1392 بعضی از روزهای هفته به دفتر یکی از شرکت‌های گردشگری در میدان ونک می‌رفتم و با او به صورت مشاوره‌ای همکاری می‌کردم. آن موقع گوشی من iPhone 4 بود و بسیار هم راضی بودم. اما نکته اینجا بود که هر روز که به ساختمان و دفتر این شرکت می‌رفتم، آنتن موبایلم قطع می‌شد. هرکس با من تماس می‌گرفت، می‌گفت که در دسترس نیستم. این ماجرا یکی دو ماه در این دفتر تکرار شد و تصورم این بود که مشکل به منطقه مربوط است. بعد از گذشت دو ماه، متوجه شدم که این اتفاق در نقاط دیگر شهر هم تکرار می‌شود. وقتی شدت این ماجرا زیاد شد، فکر کردم که شاید مشکل از سیم کارت باشد؛ عوضش کردم اما فرقی نکرد. به سختی پذیرفتم که احتمالا مشکل از خود گوشی است. قبل‌تر، یک گوشی بسیار معمولی از استانبول خریده بودم تا در زمان حضور در ترکیه برای سیم کارت ترکیه از آن استفاده کنم. اگر مسافر ترکیه بوده باشید، حتما می‌دانید که ترکیه اجازه نمی‌دهد از سیم کارت‌های ترکیه در گوشی‌هایی که از خارج از ترکیه خریداری شده است، استفاده شود. طبق قانون ترکیه، مسافران و توریست‌هایی که با گوشی‌های خود به ترکیه می‌آیند، صرفا تا 10 روز می‌توانند سیم کارت‌های ترکیه‌ای را در گوشی‌های خود استفاده کنند و بعد از این مدت، گوشی آنها در ترکیه غیرفعال خواهد شد و هیچ سیم کارت ترکیه‌ای دیگر نیز در آن گوشی کار نخواهد کرد. من به واسطه داشتن یک سیم کارت Vodafone ترکیه‌ای و سفرهای مکرر به استانبول، ناگزیر شدم تا یک گوشی ثبت شده در ترکیه را بخرم تا در زمان حضور در ترکیه بتوانم از این گوشی استفاده کنم.

همان حوالی خرداد ماه 1392 بود که سیم کارت ایرانم را در گوشی ترک انداختم و به این فکر کردم که گوشی iPhone ام را به یک مرکز معتبر تعمیر گوشی بدهم. چند روز که گذشت، موضوع تعمیر گوشی را فراموش کردم. چرا که یک سیم کارت رایتل در گوشی نیمه‌خراب آیفون انداختم و از این گوشی به عنوان اینترنت همراه استفاده می‌کردم. این ماجرا از خرداد 92 تا همین آذر 93 یعنی همین سفر بارسلونا ادامه داشت. فقط یک اتفاق جدید افتاده بود و آن اینکه دکمه اصلی روی گوشی آیفون کاملا از کار افتاده بود و باطری گوشی هم به حدی خراب شده بود که وقتی به 35% شارژ می‌رسید، گوشی خاموش می‌شد!

AppleStoreBCN-2فروشگاه اپل در میدان کاتالونیا شهر بارسلونا

به فروشگاه اپل در میدان کاتالونیای بارسلونا بازگردیم. همکارم مشغول صحبت با متصدی فروشگاه شد. من نگاهی به گوشی iPhone 4 قدیمی و تقریبا متلاشی شده‌ام کردم. از ذهنم گذشت که آن فکر قدیمی – یعنی تعمیر گوشی در یک تعمیرگاه معتبر – را عملی کنم. کار با گوشی ترکیه‌ای در یک سال و نیم گذشته واقعا زجرآور بود. به همکارم گفتم که من به طبقه بالا می‌روم تا موضوع را با کارشناسان فنی اپل مطرح کنم. پله‌های شیشه‌ای فروشگاه را بالا رفتم و به طبقه دوم رسیدم که مربوط به پشتیبانی و خدمات پس از فروش بود.

7-applestoregraciaپله های شیشه‌ای فروشگاه اپل

 یک صف نسبتا کوتاه در بالای پله‌ها وجود داشت. فردی از کارکنان اپل با یک iPad ایستاده بود و مشکل افرادی که در صف ایستاده بودند را می‌شنید و آنها را به قسمت مورد نظر راهنمایی می‌کرد. نوبت من رسید. به او توضیح دادم که 3 مشکل اصلی در گوشی من وجود دارد: آنتن‌دهی، باطری و دکمه روی گوشی. اطلاعات من شامل اسم و ایمیل را از من گرفت و در تبلت خودش ثبت کرد. سپس من را به سر یکی از میزهای معروف اپل (میزهای چوبی ساده که محصولات اپل بر روی آن نمایش داده می‌شود) برد و از من خواست تا دقایقی منتظر بمانم تا کارشناس مرتبط به سراغ من بیاید. یک Mac book را جلوی من قرار داد و گفت تا آن زمان می‌توانم از این دستگاه استفاده کنم. دو سه دقیقه‌ای وب‌گردی کردم که سر و کله کارشناس اپل پیدا شد. من را به نام خودم صدا کرد و گفت: “مجید سلام! من روبن هستم، چه کمکی از دستم برمیاد؟”. برایش 3 مشکل را توضیح دادم. کمی فکر کرد و گفت اگر بخواهیم این گوشی را تعمیر کنیم، هم از لحاظ هزینه به صرفه نیست و هم از نظر زمانی پروسه تعمیر طولانی خواهد بود. گفت من پیشنهاد دیگری دارم. از شنیدن پیشنهادش استقبال کردم. گفت پیشنهادم این است که این گوشی قدیمی را به ما بدهید و ما در ازای پرداخت 149 یورو، یک گوشی نو، درست با مشخصات گوشی شما به شما می‌دهیم. سریع در ذهنم محاسبه کردم. 149 را ضرب در 4.2 کردم تا قیمت حدودی تومانی آن را محاسبه کنم. فکر کردم که حدود 700 هزار تومان باید پرداخت کنم، اما یک گوشی کاملا نو به من می‌دهند که دوباره می‌تواند حداقل 2 سال بدون هیچ مشکلی کار کند و من را از پرداخت یک مبلغ مثلا 800 یورویی برای خرید گوشی iPhone 6 نجات می‌دهد. چون واقعا مدتی بود که داشتم وسوسه می‌شدم تا گوشی‌های عتیقه‌ام را کنار بگذارم. پیشنهادش کاملا برد-برد بود. برای اطمینان از اینکه از حرف‌هایش برداشت اشتباهی نکرده باشم، یک بار من برایش کل ماجرا را توضیح دادم. گفتم: “یعنی شما این گوشی (متلاشی شده!) را از من می‌گیرید و در ازای پرداخت 149 یورو یک گوشی نو، درست مثل گوشی خودم و درست با همان مشخصات را به من تحویل می‌دهید؟”. لبخندی زد و سرش را به نشانه تایید با اطمینان تکان داد. گوشی‌ام را جلوی او گذاشتم و گفتم: “عوض‌اش کنید!”. نتوانست جلوی خنده‌اش را بگیرد….

از من خواست تا اگر اطلاعات روی گوشی‌ام را اخیرا ذخیره نکرده‌ام، بر روی اکانت iCloud ام ذخیره کنم تا گوشی جدید را بیاورد. رفت و بعد از دو سه دقیقه با یک جعبه گوشی باز نشده بازگشت. البته جعبه این گوشی، باریک‌تر از جعبه‌های معمولی آیفون بود. چرا که این جعبه صرفا محتوی گوشی بود و هیچ لوازمی در کنار آن نبود. متوجه شدم که همچنان باید از سیم شارژر چند پاره خودم استفاده کنم. گوشی قدیمی‌ام را Reset کرد تا اطلاعاتم از روی آن پاک شود. گوشی نو را روشن کرد و از من خواست تا تنظیمات Apple ID خودم را وارد کنم. چند دقیقه‌ای طول کشید تا گوشی اطلاعات را خواند (load کرد). همکارم به طبقه بالا آمد. وقتی که از ماجرا مطلع شد، او هم مثل من متعجب شد. گوشی جدید آماده شده بود. همه چیز سر جایش بود. درست انگار همان گوشی قبلی بود که فقط ظاهرش نو شده بود و دکمه‌اش درست کار می‌کرد. وقتی به پایان دوره استفاده از گوشی ترکیه‌ای فکر می‌کردم، شعفی بزرگ را در درونم حس می‌کردم!

.

بازگشت به کاتالونیا

با خوشحالی به هتل بازگشتیم. بی‌درنگ به سراغ سیم کارت‌هایم رفتم و سیم کارت اسپانیایی که از سفر قبل داشتم را در گوشی قرار دادم. چند دقیقه‌ای گذشت ولی آنتن نیامد! فکر کردم شاید سیم کارت سوخته باشد. تا فردا که دوباره بیرون رفتم صبر کردم. در یکی از خیابان‌های لارامبلا که به سمت محله اِل‌راوال (El Raval) می‌رود و راسته فروشگاه‌های موبایل بارسلونا است، به یک فروشگاه رفتم و از او خواستم تا یک سیم کارت اسپانیایی موقت به من بدهد. فروشنده یک سیم کارت lyca داد که جزو سیم کارت‌های ارزان قیمت اروپایی است و نرخ مکالمه ارزانی دارد. اما گوشی سیم کارت را نشناخت. فروشنده سیم کارت را در گوشی خودش امتحان کرد و کار کرد. از او خواهش کردم سیم کارت اپراتور دیگری را نیز بدهد تا امتحان کنم. فروشنده این بار سیم کارت Lebara را داد. نتیجه باز هم مشابه بود. این بار خودش پیشنهاد امتحان کردن سیم کارت Vodafone را داد. باز هم کار نکرد. مطمئن شدم که مشکل از گوشی است.

به یک تعمیرگاه گوشی در همان خیابان رفتم. گوشی را نشان دادم و شرح ماجرا را برایش گفتم. یک بررسی اجمالی کرد و گفت این گوشی Lock است و فقط با یک اپراتور خاص اسپانیا کار می‌کند. گفت گوشی را به مدت یک ساعت بگذارم تا او برایم Unlock کند. اول تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم، اما بعد فکر کردم که اَپلی‌ها گفته بودند که یک گوشی درست با مشخصات گوشی خودم به من خواهند داد. گوشی قدیمی من Unlock و یا به عبارتی International بود و از آن در کشورهای مختلف استفاده کرده بودم. لذا باید به من یک گوشی آنلاک می‌دادند. تصمیم گرفتم دوباره به میدان کاتالونیا بازگردم و سیب گاز زده را در جریان موضوع قرار دهم.

7739107126_ca04b9f6df_zطبقه بالا مربوط به پشتیبانی فنی و طبقه پایین مربوط به فروش بود

پله‌های شیشه‌ای فروشگاه را دوباره بالا رفتم. دوباره در صف ایستادم و بعد از اینکه نوبتم شد، موضوع را با متصدی مطرح کردم. او دوباره مشخصات من را ثبت کرد و مرا به سر میزی راهنمایی کرد تا منتظر مراجعه متصدی بمانم. کارشناس فنی آمد و شرح موضوع را از من خواست. برایش که توضیح دادم، گفت این موضوع باید توسط یکی از متخصصین اصلی اپل بررسی شود. لذا از من خواست تا منتظر آمدن همکارش که از متخصصین فروشگاه است، بمانم. چند دقیقه بعد همکارش آمد و موضوع را برایش شرح دادم. گفت ما باید گوشی شما را چک کنیم، اگر گوشی شما Unlock بوده باشد، اشتباه از ما بوده و ما باید گوشی شما را مجددا عوض کنیم.

با دستگاهی که در دست داشت، از طریق یک سری کد و مشخصات، به داخل گوشی قدیمی من رفت و اطلاعات گوشی قدیمی من را مرور کرد! او داشت داخل گوشی قدیمی من را با دستگاهی که در دست داشت می‌دید! بررسی اش که تمام شد، گفت حق با شماست. از من خواست تا منتظر بمانم تا یک گوشی دیگر که Unlock باشد را برایم بیاورد. بعد از دو سه دقیقه با یک جعبه دیگر به سراغم آمد و دوباره گوشی یک روزه قبلی را Reset کرد و گوشی جدید را روشن کرد و باز از من خواست تا وارد اکانت اپل خودم بشوم و دوباره انتظار کشیدم تا اطلاعات من بر روی این گوشی ذخیره شود. این بار هیچ پولی از من دریافت نشد. بلکه از من بخاطر اشتباهی که صورت گرفته بود عذرخواهی کردند. سیم کارتی که خریده بودم را در گوشی گذاشتم و خیلی سریع آنتن گوشی برقرار شد.

نکته‌ای که در این تجربه متوجه شدم، این است که آنها در پروسه تعویض، یک گوشی کاملا مشابه را به شما می‌دهند و اگر شما بخواهید گوشی خودتان را ارتقا دهید، گوشی قدیمی شما را با مبلغ کمی محاسبه می‌کنند. مثلا من وقتی از روبن پرسیدم که اگر بخواهم گوشی قدیمی‌ام را بدهم و بجایش یک iPhone 6 بردارم چقدر باید پرداخت کنم، گفت گوشی قدیمی شما شاید در حدود 50 یورو محاسبه شود. او ولی توضیح داد که اگر گوشی من مثلا iPhone 5 یا iPhone 5S می‌بود، آن‌وقت فرآیند ارتقاء گوشی به صرفه بود. این به این معناست که وقتی گوشی جدیدی از آیفون عرضه می‌شود، می‌توان گوشی قبلی را با پرداخت مابه‌التفاوت ارتقا داد. همچنین هزینه گوشی‌های مختلف برای تعویض و دریافت یک نمونه کاملا مشابه نیز متفاوت بود. روبن توضیح داد امروز که آیفون 6 به بازار آمده، هزینه تعویض آیفون 4 با نمونه مشابه‌اش 149 یورو است. او گفت اگر گوشی من آیفون 4S می‌بود، برای اینکه آن را با یک گوشی کاملا مشابه عوض کنند، 199 یورو باید پرداخت می‌کردم. از او پرسیدم آیا می‌توانم بجای آیفون 4 خودم یک آیفون 4S بگیرم و مابه‌التفاوت‌اش را پرداخت کنم. گفت متاسفانه هیچ گوشی آیفون 4 و یا 4S برای ارتقا دادن ندارند. گفت موجودی فعلی آنها صرفا برای تعویض گوشی‌های خراب مثل گوشی من است و ارتقا صرفا برای تبدیل به آخرین ورژن آیفون یعنی آیفون 6 ممکن است.

حالا دوباره سیم کارت اصلی من به گوشی اصلی و جدید (ولی با مدل قدیمی) بازگشته است. خیلی احساس خوبی است! از روزی که آمده‌ام، برای هر کدام از دوستانم که ماجرا را تعریف کرده‌ام، گفته‌اند اگر می‌دانستیم چنین امکانی وجود دارد، ما هم در سفرمان به فلان مقصد، می‌رفتیم فروشگاه اپل و گوشی قدیمی‌مان را عوض می‌کردیم. فکر کردم بد نباشد تا این تجربه را به اشتراک بگذارم تا شاید در یکی از سفرهایتان، گوشی‌های از رده خارج آیفونتان را با هزینه‌ای نسبتا کم، نو نوار کنید!

.

پی‌نوشت:

– راجع به خدمات پس از فروش واقعا توضیحی ندارم! این تجربه‌ها وقتی با تجربه‌های وطنی مقایسه می‌شود، واقعا حسرت آفرین است…

– راجع به این سفر بارسلونا خیلی گفتنی‌ها دارم. تجربه‌ای بسیار متفاوت از سفرهای قبلی‌ام به این شهر بود. امیدوارم فرصت نوشتن‌شان فراهم شود.

– از مطلب قبلی‌ام تا این مطلب، فاصله زمانی زیادی ایجاد شد. از دوستانی که در این مدت از من خبر گرفتند یا نگران شدند یا مرا تشویق به نوشتن کردند و یا به طرق مختلف یادآوری کردند، واقعا سپاسگذارم. سعی می‌کنم این اتفاق تکرار نشود!

– نمام تصاویر این مطلب، تصاویر اینترنتی است که از طریق جستجو پیدایشان کردم. اما تصاویر مربوط به همان فروشگاه است.

بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات