نمیشود که اردیبهشت بیاید و از شعر و از سعدی سخن گفته نشود. انگار شعر پیوندی اساسی با اردیبهشت دارد و اردیبهشت عهدی ابدی با سعدی.
دیروز با یکی از سعدیدوستان گپ میزدم، نکتهای به ذهنم رسید که او هم تایید کرد. گفتم شعرهای شاعران دیگر را که میخوانی، باید در دیوانهایشان دنبال شعرهایی بگردی که قویتر از سایر اشعارشان است. آنها مثل نوازندهای هستند که بعضی از ملودیهایشان را بسیار خوب مینوازند و بعضی را چندان خوب نمیزنند. اما سعدی و اندک شاعران دیگری نظیر حافظ، مثل رهبر ارکستر هستند. شروع که میکنند، خاطرت جمع است که تا انتها قرار است یک شاهکار بشنوی، کوکِ کوک…
و اما از سری مطالب شعر و سفر، این بار سراغ یکی از خاصترین اشعار سعدی با موضوع سفر رفتهام. قصیدهای عجیب که به یک تناقض مهم میپردازد و عجیب ذهن را به تامل وا میدارد: «دوری کردن از دلبستگی و رفتن به سفرهای زیاد» یا «دل سپردن و ماندن در کنار معشوق»! تضادی که سعدی بسیار استادانه به آن میپردازد. اول خواننده را شوکه میکند و بعد، با رندی موضعاش عوض میکند.
اول شعر را بخوانیم تا بعد نکته اصلی هوشمندی سعدی را بگویم… ادامهی خواندن
دل نوشته ها


شعر و سفر ١
مدتي است در حال جمع آوري شعرهاي بزرگان ادبيات ايران با موضوع “سفر” هستم. خواندن بعضي از اين شعرها واقعا حال آدم را خوب مي كند. جدا از آنكه نتايج اين تحقيق را در يك پست مجزا ارائه خواهم كرد، تلاش مي كنم در لابه لاي پست هاي مختلف، هر از گاهي يكي از اين شعرها را به اشتراك بگذارم تا حال و هواي اينجا را بهتر كند. ادامهی خواندن
امید
شکایت
بديِ دوست داشتن تو اين است
.
كه وقتي تشويشِ تنهايي
اثبات مي كند
.
كه گاهي بايد دستي باشد
تا دست ات را وقت چكيدن اشك
كمي فشار دهد
.
و چشمي باشد
تا سكوت پرآشوب ات را عميق و نمناك تماشا كند؛
.
نيستي…!
.
وگر نه،
خوب مي دانم
.
خيال انگيزتر از تو
هيچ رويايي
.
آرامش ام را چنين وسوسه آلود و ژرف تسخير نخواهد كرد…
.
ساحل مایورکا، اسپانیا